ميزان خاكستر
ASTM D874 خاكستر سولفاته باقيمانده
ميزان خاكستر يك روغن روانكار مرتبط با ميزان مواد غير قابل سوختن موجود در تركيب روانكار مي باشد. اگرچه روغن حاصل از تقطير مستقيم روغن معدني ذاتا بدون خاكستر هستند، اما برخي روانكارها با استفاده از افزودني هاي فلزي كه به طور كامل نميسوزند فرموله مي شوند. خاكستر حاصل از اين محصولات محسوس خواهد بود. بعلاوه، روغنهاي كاركرده ممكن است با كثيفي، گرد و غبار، و فلزات سايش آلوده شده باشند كه پس از سوختن روغن به صورت خاكستر باقي مي مانند.
بنابراين، درصد خاكستري كه پس از سوختن روغن بر جا مي ماند، بيانگر ميزان افزودني فلزي، آلاينده هاي جامد غير قايل سوختن، يا وجود هر دو در روغن مي باشد. اهميت ميزان خاكستر بستگي به نوع و شرايط روغن و همچنين آزموني كه توسط آن سنجيده مي شود، دارد.
يك روش ساده براي اندازه گيري ميزان خاكستر در روغن روانكار، سوزاندن يك نمونه از روغن با وزن معلوم، با اعمال حرارت كافي براي سوختن تمام مواد قابل سوختن، و استفاده از وزن باقيمانده حاصل براي تعيين درصد خاكستر مي باشد. اين روش در استاندارد ASTM D482 بررسي شده است.
به طور كلي، ترجيحا از آزمون مشخص شده در استاندارد ASTM D874 براي تعيين باقيمانده سولفاته استفاده مي شود. در اين روش آلاينده هاي جامد از روغن حذف شده، سپس تحت شرايط كنترل شده سوزانده مي شود. بعد از سوزاندن، با استفاده از اسيد سولفوريك تمام تركيبات اكسيد مي گردد. عمل آوري با اسيد، يكنواختي نتايج و قابليت اطمينان آن را بهبود مي بخشد. يك روش ديگر، ASTM D810، نيز وجود دارد كه باقي مانده سولفاته را بدست مي دهد، اما روشي است كه عمدتا براي تعيين ميزان سرب، آهن، يا مس استفاده مي شود. در خصوص روغنهاي روانكار اين ترتيب استانداردهاي اندازه گيري از اهميت نزولي برخوردار است.
اهميت نتايج
اغلب روغن هاي مورد استفاده در موتورهاي احتراق داخلي با افزودني هاي دترجنت يا پاك كننده فرموله مي شوند كه اين افزودني ها مشتقات فلزات باريم و كلسيم بوده و به تميز نگه داشتن موتور كمك مي كنند. اين مواد به خاطر فلزي بودن به شكلهاي شيميايي در خاكستر نمايان مي شوند.
بنابراين در روغنهاي نو، خاكستر سولفاته به منظور تست فرمولاسيون توسط سازندگان بكار گرفته مي شود. ناهنجاري در خاكستر بيانگر تغيير در ميزان افزودني و از اينرو انحراف از فرمولاسيون مي باشد.
در روغنهاي نو با فرمولاسيون مجهول، خاكستر سولفاته اغلب اوقات به عنوان نشانه قطعي از سطح افزودني هاي پاك كننده مورد قبول واقع مي شود. اين فرضيه اشتباه وجود دارد كه درصد بالاي خاكستر دلالت بر غلظت بالاي پاك كننده ها دارد و از اينرو خاصيت تميز كنندگي روغن بهتر مي باشد.
چندين دليل وجود دارد كه چرا رابطه بين باقيمانده سولفاته و پاك كنندگي به شدت نقض ميگردد:
1- پاك كنندگي وابسته به خصوصيات روغن پايه و بعلاوه وابسته به افزودني ها مي باشد. برخي تركيبهاي روغن پايه و افزودني ها بسيار موثرتر از ساير موارد مي باشند.
2- تفاوت در توانايي پاك كننده ها بسيار قابل ملاحظه مي باشد، و برخي خاكستر ببيشتري نسبت به بقيه باقي ميگذارند. همچنين پاك كننده هايي توسعه يافته اند كه در حقيقت فاقد هرگونه خاكستر مي باشند.
3- بعضي مواقع خاكستر ممكن است مربوط به افزودني هايي به غير از پاك كننده ها باشد.
4- به نظر ميرسد در غلظت موثر پاك كننده ها محدوديت وجود دارد. تخطي از اين محدوديت نه تنها مفيد واقع نمي شود بلكه در حقيقت وفور دترجنت، پاك كنندگي را كاهش مي دهد.
خاكستر سولفاته همچنين براي تعيين اتمام افزودني در روغنهاي ديزلي كاركرده استفاده مي شود. اين فرضيه وجود دارد كه اختلاف بين خاكستر حاصل از روغن كاركرده و روغن نو مرتبط با ميزان پاك كننده مصرف شده مي باشد. در اينجا دوباره نتايج مي تواند گمراه كننده باشد. مصرف افزودني به اين معني نيست كه آن دفع شده است بلكه اثر بخشي آن در جهت انجام وظايف تحليل يافته است. عناصر فلزي نيز ممكن است در باقيمانده با غلظت يكسان با روغن نو نمايان شوند.
خاكستر سولفاته در روغنهاي ديزلي كاركرده تنها از نظر ماهيت داراي اهميت مي باشد. اگر مقدار آن بيشتر از مقدار روغنهاي نو باشد مشكوك به آلودگي با گرد و غبار و فلزات سايش بوده، و آزمونهاي تكميلي براي تشخيص فلزات خارجي مورد نياز خواهد بود. اگر مقدار خاكستر كمتر باشد، ممكن است به عملكرد ناقص موتور يا آسيب مكانيكي نسبت داده شود. در موتورهاي بنزيني، خاكستر سولفاته بيشتر ممكن است به خاطر وجود سرب در سوخت باشد.