مجله روانکاری صنعتی ایران
  منوی سایت
مقدمه ای بر گریس ها
صفحه نخست / سرفصل مقالات / گريس / مقدمه ای بر گریس ها
واژه نامه تخصصی روغن

مقدمه ای بر گریس ها

3000 سال قبل از ميلاد مسيح، سومري‌ها از ترکيبات گريس‌ مانند براي روانکاري وسايل نقليه‌ي چرخ‌دار خود استفاده مي‌کردند. گريس‌هاي اوليه، 1400 سال قبل از ميلاد مسيح در مصر باستان شناخته شده‌اند. اين گريس‌ها از مخلوط‌کردن روغن‌زيتون يا پيه با آهک ساخته مي‌شدند. از اين محصول براي روانکاري محور چرخ‌هاي کالسکه‌ها و ارابه‌های‌شان استفاده مي‌‌شده‌است، گرچه برخي از نويسندگان قديمي تنها چربي خوک را مورد استفاده در روانکاري‌هاي آن زمان خوانده‌اند.

اولين گريس مورد استفاده در عصر صنعت، گريس کلسيم بوده که از روغن‌زيتون و پيه تهيه مي‌شده ‌است. گريس‌هاي بر پايه‌ي روغن‌هاي معدني و سفت‌کننده‌هاي صابوني، اولين بار در سال 1845 توسط رکز تهيه شد و چند سال بعد در سال 1849 گريس‌هاي سديمي از پيه ساخته ‌شدند.

گريس از کلمه‌ي لاتين کراسوس به معني چربي گرفته ‌شده‌است. طبق تعريف انجمن ملي گريس‌هاي روانکار (NLGI)، گريس‌ها محصولات جامد يا نيمه‌جامدي هستند که از متفرق‌شدن يک عامل سفت‌کننده در يک مايع روان‌کننده حاصل مي‌شوند و معمولاً شامل مواد اضافي ديگري که خواص ويژه‌اي به گريس‌ها مي‌بخشند، مي‌باشند. ماده‌ي سفت‌کننده نقش حامل روغن را برعهده دارد و روغن را در انجام عمل روانکاري ياری مي‌کند و بنابراين فرق اصلي گريس‌ها با روغن‌ها در وجود ماده‌ي سفت‌کننده است. مشخصات و کيفيت گريس به نوع و مقدار ماده‌ي سفت‌کننده، مواد افزودني و مشخصات روغن‌پايه و همچنين فرآيند توليد آن بستگي دارد.

وظايف گريس

وظيفه‌ي گريس اين است که با سطح متحرک در تماس باقي بماند و تحت تأثير نيروي گرانش و گريز از مرکز دچار نشت نشود و همچنين تحت اعمال فشار از محيط روانکاري خارج نشود و عمل روانکاري را ادامه دهد. مهمترين خاصيتي كه يك گريس بايد داشته باشد، اين است که تحت تاثير تنش برشی در هر دمايي، خواص خود را در طول مدت استفاده حفظ کند. به‌طور همزمان گريس بايد بتواند به داخل ياتاقان جريان پيدا کند و همچنين تمام محل‎هاي مورد روانکاري را آن‌طور که نياز است بپيمايد. اما اين موضوع نبايد به توان مورد نياز براي به حرکت درآوردن ماشين بيافزايد، به‌ويژه در هنگام روشن‌كردن موتور نبايد توان مورد نياز براي استارت‌زدن خيلي زياد باشد.

کاربردهاي مناسب براي گريس‌

روغن و گريس قابل جايگزيني به جاي همديگر نيستند. گريس‌ها در مواردي به‌کار مي‌روند که استفاده از روغن عملي يا مناسب نمي‌باشد. معمولاً نوع روانکار با توجه به تطابق شرايط کارکرد، طراحي ماشين‌آلات و خواص روانکاري مطلوب، انتخاب مي‌شود. گريس‌ها عموماً در موارد زير به‌کار مي‌روند:
  • ماشين‌هايي که به‌صورت غير مداوم به‌کار گرفته مي‌شوند و يا ماشين‌هايي که براي مدت زمان طولاني در انبار و بدون استفاده باقي مي‌مانند، چون گريس در محل مورد روانکاري باقي مي‌ماند و پس از به‌کارگيري دوباره‌ي ماشين، لايه‌ي روانکار سريعاً و بدون نياز به روانکاری مجدد در سطوح تماس شکل مي‌گيرد.
  • ماشين‌هايي که دسترسي به نقاط مختلف آنها براي روانکاري مجدد دشوار مي‌باشد. گريس‌هايي با کيفيت بالا مي‌توانند براي روانکاري اجزاء ايزوله و نسبتاً غير‌قابل دسترس ماشين، بدون نياز به تعويض در بازه‌هاي زماني طولاني، به‌کار روند. اين گريس‌ها همچنين مي‌توانند در کاربردهايي که سيستم روانکاري براي هميشه به‌صورت بسته است، مانند بعضي موتورهاي الکتريکي و بعضي جعبه‌دنده‌ها، به‌کار روند.
  • ماشين‌هايي که تحت شرايط سخت مانند فشار و دماهاي بالا، بارهاي ناگهاني و يا تحت بارهاي سنگين در سرعت پائين کار مي‌کنند. در چنين شرايطي که لايه‌هاي روانکاري روغن خيلي نازک و ناپايدار مي‌باشند، گريس‌ها مي‌توانند لايه‌هاي ضخيم‌تري از روانکار را ايجاد کنند که باعث محافظت قطعات و ايجاد اثر روانکاري مناسب مي‌شود.
  • ماشين‌هايي که داراي اجزاء سائيده‌شده هستند. گريس‌ها در فضاهايي که توسط سايش ايجاد شده‌اند، لايه‌هاي ضخيم‌تري را ايجاد مي‌کنند و بدين وسيله، عمر قطعات سائيده‌شده‌اي را که قبلاً توسط روغن روانکاري می‌شده‌اند، افزايش مي‌دهند و همچنين از توليد صداهاي ناشي از سايش نيز جلوگيري مي‌کنند. اين موضوع در مورد سيستم‎هايي صادق است كه امكان استفاده از گريس را داشته باشند چون سيستم‎هاي روغن‎كاري با سيستم‎هاي گريس‎كاري تفاوت‎هاي مهمي دارند.

مزاياي استفاده از گريس

  • سفتي گريس‌ها باعث مي‌شود آنها بتوانند مانند درزگيرها عمل کنند و باعث به حداقل‌رساندن ميزان نشت و ورود آلاينده‌هاي خارجي شوند.
  • گريس‌ها نسبت به روغن‌ها راحت‌تر در سيستم روانکاري باقي مي‌مانند. روانکاري با روغن محتاج استفاده از سيستم‌هاي نسبتاً گران گردش و نگهداري روغن مي‌باشد. اين در حالي است که گريس به خاطر سفتي و چسبندگي‎اش به راحتي توسط ابزاري ساده در محل روانکاري نگه‌ داشته مي‌شود.
  • گريس‌ها، روانکارهاي جامد را در خود به‌صورت معلق نگه مي‌دارند. روانکارهايي مانند موليبدنيوم‌‎دي‎سولفيد(مولي) و گرافيت که به‌وسيله‌ی آسياب‌کردن کاملاً نرم شده‌اند، در کاربردهاي دماي بالا(بالاتر از °C 315) و يا کاربردهاي فشار زياد به گريس‌ها افزوده مي‌شوند. گريس‌ها اين روانکارها را در خود به‌صورت معلق نگه مي‌دارند ولي در روغن، روانکارهاي جامد معمولاً ته‌نشين مي‌شوند.
  • در روانکاري با گريس نيازي به کنترل مداوم و بازبيني مرتب ميزان روغن موجود در دستگاه نيست.
  • گريس‌ها مشکلات مربوط به قطع و وصل‌شدن روانکار را ندارند. در روانکاري با روغن هنگامي که موتور مي‌خواهد شروع به حرکت کند، فشار زيادي به لايه‌ي روغن وارد مي‌شود که باعث نازک يا از بين‌رفتن اين لايه مي‌شود. با از بين‌رفتن لايه‌ي روغن شاهد ايجاد سايش در موتور خواهيم بود. اما سفتي و چسبندگي گريس باعث مي‌شود اين مشکل وجود نداشته باشد و سطوح تماس هميشه‌ آغشته به روانکار باقي بمانند.

محدوديت‎هاي استفاده از گريس‌

  • خنک‌کنندگي ضعيف- سفتي گريس‌ها باعث مي‌شود اين روانکارها نتوانند با استفاده از همرفت، حرارت را پراکنده کنند. هدايت گرمايي گريس‌ها نيز از روغن کمتر است به همين دليل انتقال‌حرارت توسط گريس‌ها كم‎تر انجام مي‌شود.
  • مقاومت در برابر حرکت- در هنگام شروع کار ماشين، گريس‌ها در مقايسه با روغن‌ها، مقاومت بيشتري در مقابل به حرکت درآمدن قطعات از خود نشان مي‌دهند. به همين دليل اين روانکارها براي کاربردهايي با گشتاور پائين / سرعت زياد، مناسب نمي‌باشند. مقدار تنش لازم براي چيره‌شدن بر اين مقاومت اوليه را با نقطه‌ي تسليم مي‌شناسند.
  • تعويض مشکل‌تر- چه در مرحله‌ي خارج‌کردن گريس کارکرده و چه در گريس‌کاري مجدد دستگاه، تعويض گريس نسبت به روغن‌ها سخت‌تر انجام مي‌شود. اين در حالي است که مقدار دقيقی از گريس را نيز نمي‌توان به‌راحتي اندازه گرفت.

راهنماي کاربرد گريس‌

انتخاب يک گريس مناسب مي‌تواند براي ما يک مسئله‌ي پيچيده باشد، ولي داشتن يک آگاهي پايه‌اي از خواص گريس‌ها و موارد کاربرد آنها، مي‌تواند ما را در تصميم‌گيري ياري دهد. هنگام انتخاب يک گريس براي يک کاربرد خاص بايد ديد که در بين گريس‌هاي موجود کدام گريس بيشترين همخواني را با نيازمندي‌هاي کاربرد مورد نظر دارد.
انتخاب گريس نامناسب براي کاربردهاي مختلف، بزرگترين دليل خرابي در دستگاه‌ها مي‌باشد. همچنين يکي از مواردي که در انتخاب گريس بايد به آن دقت شود، سازگاري گريس انتخاب شده با گريسي است که قبل از آن در دستگاه مورد استفاده قرار مي‌گرفته‌است. به‌عنوان يک قانون کلي بايد تلاش کرد تا گريس‌هايي که داراي يک نوع سفت‌کننده هستند، در يک سيستم به‌کار روند. به‌عنوان مثال مي‌توان از يک گريس کمپلکس سديم به‌عنوان جايگزين يک گريس سديم استفاده کرد. در کل خرابي‌هاي قطعه‌اي که با گريس روانکاري مي‌شود برآمده از چهار علت اصلي است:
  • انتخاب نادرست نوع گريس و به‌کاربردن نامناسب و غلط آن
  • ناسازگاري گريس‌هاي به‌کار رفته در دستگاه که سبب افت کارايي گريس‌ها مي‌شود.
  • آلوده‌شدن گريس به ذرات جامد که باعث سايش بيش از حد مي‌شود.
  • به‌کاربردن مقدار نامناسب (خيلي کم يا خيلي زياد) گريس

سازگاري گريس‌ها

گريس‌هايي که کارآيي مخلوط‌شان پائين‌تر از کارايي هرکدام از گريس‌هاي اوليه است، به‌عنوان گريس‌هاي ناسازگار شناخته مي‌شوند. در کل نبايد گريس‌هايي با ساختار شيميايي مختلف را با هم مخلوط کرد. مخلوط‌کردن گريس‌هايي با سفت‌کننده‌هاي مختلف باعث به‌وجود آمدن گريس‌هايي مي‌شود که يا آنچنان سفت هستند که نمي‌توانند عمل روانکاري را به‌درستي انجام دهند و يا آنچنان شل هستند که نمي‌توانند در محل روانکاري باقي بمانند. مخلوط‌کردن گريس‌هايي با روغن‌پايه‌هاي متفاوت مي‌تواند منجر به عدم توانايی جزء سيال گريس در ايجاد لايه‌ي روانکاري پايدار شود. با مخلوط‌کردن گريس‌های مناسب، پايداري گريس در مقابل گرما و تنش برشي کاهش مي‌يابد. چنانچه نياز به تغيير نوع گريس مصرفي است، قطعه و سيستم روانکاري بايد کاملاً از وجود گريس قبلي پاک شود. چنانچه اين کار عملي نيست بايد گريس جديد با فشار زياد (سرعت کم) به سيستم تزريق شود تا همه‌ي گريس قديمي از سمت ديگر سيستم خارج شود. گريس‌کاري مجدد در مورد سيستمي که تازه نوع گريس آن عوض شده‌است بايد در بازه‌ي زماني کوتاهتري انجام شود.